loading...
لطیفی|کلوپ سرگرمی

admin بازدید : 6 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

اکنون که دارم با شما حرف میزنم ، حرف نمیزنم ؛ می نویسم و شمام گوش نمیدید ، می خونید اما باطنا میشنوید …
آیا این برای اثبات ۲۱ دسامبر کافی نیست ؟
.
.
من ﻓﻘﻂ ﯾﻪ کیس ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺩیدم ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﻩ !!!
هیشکی هم نیست به فکر ما باشه …
.
.
آخه چرا عمه سوسن من که سالهاست ساکن کالیفرنیاست و مولتی میلیاردره و یه دختر داره که شاه کالیفرنیاست و قراره بیاد یه روز منو ازین جا ببره کالیفرنیا و داماد خودش کنه باید یه شخصیت خیالی باشه ؟؟؟
.
.
جدا شما پشتتونو چجوری لیف میزنین ؟؟؟
من یه نقطه ی کور دارم پشتم نزدیک به ۲۴ ساله لیفش نزدم آخرم از همونجا میگندم میمیرم …
.
.
وقتایی که خعلی عمیق قلیون میکشم همه سلولای مغزم فریاد میکشن که خیلی دوسِت داریم !
البته ابن وسطا سلولای ریه ام یه چیزایی میگن که من زیاد جدی نمیگیرمشون !
.
.
آدمایی هم هستن که وقتی دوستشون داری سریع خودشونو گم می کنند !
ما هم آرزو می کنیم که تا صد سال دیگه هم پیداشون نشه …
.
.
انقدر همیشه مواظب بودم تو رابطه فقط طرف مقابل صدمه نبینه که به این نقطه از زندگیم که رسیدم مثه یه پیکان جوانان ۴۷ اوراقی شدم …

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 42
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 40
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 40
  • بازدید ماه : 40
  • بازدید سال : 42
  • بازدید کلی : 310